فلسفه تعلیم و تربیت

فعالیت های پژوهشی در حوزه ی فلسفه تعلیم و تربیت

فلسفه تعلیم و تربیت

فعالیت های پژوهشی در حوزه ی فلسفه تعلیم و تربیت

بایگانی

تربیت عرفانی

دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۱۱ ب.ظ

                                                                      تربیت عرفانی

چکیده:

در این نوشتار آراء تربیتی مولوی در قالب تربیت عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. آرائ وی در چهار بخش اهداف، اصول، عوامل و روش های تربیت مطرح شده است. آنچه در آراء وی حائز اهمیت است توجه به فعالیت و حضور عارف در اجتماع و توجه به عوامل الهی تربیت است.

مقدمه :

مولانا جلال الدین بلخی معروف به مولوی از شخصیت های علمی ممتاز  و شاعران بلند آوازه و عارفان به نام قرن هفتم است که در بلخ یکی از ایالت های خراسان بزرگ به دنیا آمد. امروزه بیش از هر چیز به عنوان عارفی کم نظیر با اندیشه های گاه بی بدیل یاد می شود. از این رو در بررسی تعلیم و تربیت از نگاه او باید به تربیت عرفانی توجه نمود.

اهداف تربیت

مولوی هدف غایی تعلیم و تربیت را رسیدن عارف به مقام قرب الی الله می داند و معتقد است این هدف مطلوب سرشتی انسان است مولوی برای رسیدن به این هدف اهداف میانی چون موت اختیاری (دلبریدن از وابستگی های خاک و دلبستن به امور افلاکی و آماده شدن برای مرگ) و دستیابی به شهود و علم لدنی (گشوده شدن چشم دل و مشاهده ی حقایق و معارف بدون واسطه) را معرفی می کند.

اصول تربیت

مولوی برای تربیت عرفانی اصول زیر را مهم می شمارد:

1)     اصل معیت: یعنی عارف در همه جا و در همه گاه و همه حال در محضر خدا ببیند و حضرت باری را بر خود ناظر بداند.

2)     اصل تبعیت: منظور مولوی از تبعیت این است که عارف بایستی برای هدایت و سیر و سلوک درست، از معلم و راهنمای خود تبعیت کند.

«پیر را بگزین که بی پیر این سفر                                      هست بس پی آفت و خوف و خطر»

3)     اصل فعالیت: فرد سالک نباید به بهانه توکل به خدا دست از کار و تلاش کشیده بلکه باید در کار و تلاش بر خدا توکل نماید.

«بر قضا کم نه بهانه ای جوان                                  جرم خود را چون نهی بر دیگران

گر توکل می کنی، در کار کن                                 کشت کن، پس تکیه بر جبار کن»

4)     اصل کرامت: مولوی به انسان سالک خطاب می کند که جایگاه و مرتبه خویش را پاس داشته و قدر خود را بشناسد و خود را ارزان نفروخته و به صفت شیطانی تن در ندهد.

5)     اصل حضور: مولوی به سخن رسول خدا(ص) که فرمود: در اسلام رهبانیت وجود ندارد بر سالک لازم می داند در کنار مردم زندگی کند و هرگز رهبانیت پیشه نکند.

«از ترهب نهی کرده است آن رسول                     بدعتی چون در گرفتی؟ ای فضول»

... «یار را با یار چون بنشسته شد                             صد هزاران لوحه سر دانسته شد»

6)      اصل تفرد: مولوی با تاکید بر اینکه هرکسی را بهر کاری ساخته اند، آبشخور تفاوت افراد را در میل به کارها و امور و فنون، تفاوت آنان در هوش و استعداد و گرایش های آنان می داند و معتقد است رعایت تفاوت های فردی به ویژه در تعلیم و تربیت کودکان بسیار مهم و ضروری است:

این تفاوت عقل های را نیک دان                     در مراتب از زمین تا آسمان

هست عقلی همچو قرص آفتاب                       هست عقلی کمتر از زهره و شهاب

7)     اصل محبت: مولوی به پیروی از قرآن کریم (آل عمران/52) که راز و رمز پیروزی پیامبر و گیرایی او را عنایت به اصل مهر و محبت دانسته است و رعایت اصل محبت در تعلیم و تربیت تاکید کرده است و همچنین تاکید می کند کسی می تواند محبت بورزد و در تعلیم و تربیت بر آن پایبند باشد که به جایگاه ارزش محبت در تعلیم و تربیت آگاه باشد.

عوامل تربیت:

به طور کلی می توان گفت مولوی عوامل موثر در تربیت را به دو دسته عوامل الهی و عوامل انسانی تقسیم کرده است.

عوامل الهی شامل:

1)     عنایت الهی و عوامل نا پیدای تربیت و هر موفقیتی است.

2)     ریاضت های غیر اختیاری که شمال مصائب و نا ملایماتی است که بیرون از اختیار انسان بر وی تحمیل می شود. مانند از دست دادن ثروت و عزیزان. این نا ملایمات ظاهری ناخوشایند دارند اما باطن آن موجب تعالی روح و تربیت نفس و توجه به خداست.

عوامل انسانی شامل تاثیر معلم به عنوان راهنما و دوستان و همنشینان است. مولوی سوگند یاد می کند که یار بد، از مار زهری بدتر است. چون خو و صفات ناپسند او خود به خود بر اطرافیان اثر می گذارد و آنان بی آنکه در پی تقلید از او باشند از او تاثیر می پذیرند.

روش های تربیت:

از جمله روش های تربیتی مورد نظر مولوی عبارت اند از:

1)     اندرز و موعظه: آنچه در این روش مهم است این است که موعظه کننده خود اهل عمل باشد و دیگران را به چیزی نخواند و خود خلاف آن را عمل کند. مولوی تاکید می کند پند دادن با رفتار تاثیر بیشتری دارد نسبت به اندرز زبانی

2)     استفاده از داستان و تمثیل

3)     ریاضت: ریاضت از روز های تربیت عرفانی است که مورد نظر همه ی عارفان بوده و منجر به تذکیه نفس و پالایش روح می شود.

نتیجه گیری:

با بررسی آراء تربیتی مولوی دانستیم که مولوی تاکید بر تربیت عرفانی دارد. آنچه در آراء وی حائز اهمیت بود و می تواند به شبهاتی که در خصوص تربیت عرفانی وجود دارد، جواب قاطع دهد، تاکید بر اصل فعالت و اصل حضور است. چرا که اکثر مردم گمان می کنند که عارفان انسان های منفعل هستند و از مردم و اجتماع کناره گیری کرده و به ریاضت می پردازند. در حالی که در آراء مولوی می بینیم وی لازمه و اصل تربیت عرفانی را حضور و فعالیت در جمع می داند. نکته مهم دیگر در آراء وی توجه به عوامل پنهانی و الهی تربیت یعنی عنایت الهی و مصائب و نا ملایمات زندگی است در حالی که در بررسی آراء تربیتی مربیان دیگر به این عوامل اشاره ای نشده بود.

منبع: رفیعی، بهروز(1392)، مربیان بزرگ مسلمان، تهران: سمت

  • ملیحه ربیعی گورانسراب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی